50%

دانلود کتاب باج دانیل استیج 441 صفحه PDF پی دی اف

24000تومان

دسته:

توضیحات

📕 کتاب باج دانیل استیج (PDF) 441 صفحه در سایت رایگان مارکت برای شما مخاطبان به اشتراک گذاشته شده است. باج، داستان مردی است که پس از آزادی از زندان، ناخواسته درگیر توطئه‌ ای خطرناک می‌ شود که زندگی او و خانواده‌ اش را تهدید می‌ کند. دانیل استیل با قلم ساده و روان خود، توانسته است داستانی پرهیجان و پر از احساسات انسانی خلق کند که خواننده را با خود همراه می‌ سازد.
پیتر ماتئو مورگان پشت پیشخوان ایستاده بود و خرت و پرت هایش را جمع می کرد. یک کیف بغل با چهارصد دلار پول، که تمام نقدینگی اش بود. اوراق مربوط به آزادی اش که باید همراه خود نگه می داشت و برگه مربوط به آزادی به قید التزام. او لباس هایی را که دولت به او داده بود. با سایت رایگان مارکت در این مطلب همراه باشید.

دانلود کتاب باج دانیل استیج 441 صفحه PDF پی دی اف

دانلود کتاب باج دانیل استیج

موضوعات مختلفی از جمله قدرت عشق، فداکاری، و جستجو برای عدالت در این رمان به‌طور موثری مطرح شده‌ اند.

کتاب باج دانیل استیج pdf

دانیل استیل در سال ۱۹۴۹ در کشور امریکا در شهر نیو یورک به دنیا آمد او هر چند که در امریکا به دنیا آمده است اما بخش اعظم کودکی اش را در فرانسه گذرانده است.

پی دی اف کتاب باج

تقریبا تا انتشار هفتمین کتاب دانیل استیل کسی به ظهور یک نویسنده بزرگ پی نبرد در سال ۱۹۸۱ یکی از دانشگاهای امریکا از او به عنوان یکی از ۱۰ زنی که جهان را تحت تاثیر خود قرار دادند نام برد و نیویورک تایمزنیز در سال ۱۹۸۴ چهار اثر او را جز ۱۰ اثر پر فروش جهان قرار داد.

دانلود کتاب باج

وقتی که پیتر مورگان در سانفرانسیسکو از اتوبوس پیاده شد برای لحظات طولانی ایستاد و فقط به اطراف نگاه کرد اتوبوس او را در جنوب مارکت در منطقه ای که به نظرش ناآشنا می آمد پیاده کرد وقتی که او در آنجا زندگی می کرد کلیه فعالیت هایش در محله های بهتری بود. او یک خانه در پاسیفیک هیتزا داشت و آپارتمانی در ناب هیل که معاملات مواد مخدر را در آنجا انجام می داد. معاملات تجاری اش را هم در سیلیکون ولی انجام می داد.

خرید کتاب باج دانیل استیج

قصه آدم هایی که با یک باجگیری و بچه دزدی بهم گره می خورند، مثل وقتی که تِد به فرناندا می گوید: می ترسیدم بعد از اتفاقاتی که افتاد، یادآور خاطرات بدی برای شما باشم.” فرناندا سرش را به نشانه منفی تکان داد: “تو یادآور خاطرات بد نیستی، تِد، فقط یادآور قسمت های خوب آن خاطرات بد هستی… و یادآور لحظه بازگرداندن سام.